بسم الله الرحمن الرحیم—حدیث منفرد- شیعیان- سعی وافر کردندکه به حقایق ودرستی احکام الهی نائل شوند وکمترموردی است دوبار از سوراخی گزیده شوند وامام معصوم علیه السلام رهنمودهای دقیقی داده اند- ودر طولروند علم فقه مداوم شروط تشخیص را زیادتر کرده اندملاک های متعددی را مداوم اضافه کردند- بعنوان مثال مقوله توارتر موردبحث اجمالی قرار میدهیم- تواتر یعنی نمونهای های فراوانی از یک حدیث باشد که افرادی که ان حدیث رابیان کردند افراد زیادی باشند یعنی شاهدان زیاد باشند- علم رجال یعنی ناقلان حدیت یا روایانمورد اعتماد واطمینان و موثق باشند وثوق انان تائید شود-یک سری حدیث است که به ان مرسل میگویند یعنی فردی که از معصوم علیه السلام شخصا سئوال وجواب کرده است مشخص نیست بقیه روایان موردوثوق باشندمثلا از کسی روایت شده است-این حدیث بعضی انها درست است ولی بعضی از انها انسانرا فریب میدهدلذا ملاک وثوق نداردبرای انکه فریب نخوریم مرسل به شرطی قابل اطمنیان است که یک حدیت موثق انرا تائید کند تعداد خط ویاسلسله روات مثلا اقای الف از قبیله عدیکهموردوثوق است به اقای ب- از قبیله عدی انهم موردوثوق است الی اخرروایت کرده باشددرحالیکه شخص اقای الف چهره به چهرهمعصوم علیه السلام باشد این سلسله ویاخط است وسپس اقی جیم از قبیله تیم به همین طریق واین افراد نبایدهمدیگرا بشناسند تعداد این خط هابراساس دوعامل تعین میشود یکی حساسایتموضوع که اول نماز وسپس عبادات وبعدحقوق الهی وحقوق مردم وغیره تقسیم بندی میشود مجتهدین درطول علم فقه به عددی میرسند- مثلا حضرت اقای ایت الله العظمی خوئی رحمت الله علیه بر ای نماز 54 خط ویا سلسله قبول دارد یعنی درتا 53 امکان اشتباه است که دراین نگارش از روش ایشان اقتباس شده است- شرط دیگر درسه امام معصوم علیه السلامکه پشت سرهم باشند مورد سوئال واقع شده است وبرای نماز فتوا دادشده باشد وکل فقهای مسلم شیعه درطول تاریخ چنین فتوائی داده باشند- وهیچکس برخلاف ان فتوائی نداده باشد- مگر دوگر وه- یکسری افراد معلوم الحال دوم افرادیکه به انها اشتباه گفته باشندوبعد تصحیح شده باشد- درکتب معتبر باشد وبا وپنج ملاک مانند قران سنت مسلم –عقل وغیره هماهنگی داشته باشد اگر درکتب غیر شیعه افرد موثقی از شیعیان چنین نقل کرده باشند انهم تاثیرمثبت دارد با قوانین کلی که معصوم علیه بخاطر رشدی که درمسلمان احساس میکرد جواب یک فرع ویا مصداق توسط یک قانون کلی بیان کرده اند وان فرع درشکم ان قانون هم قرا بگیرد وباشروط ان قانون کلی هماهنگ باشد- وبعد ازطریق فراتواتر بیان شود درفراتواتر یعنی همه بگویند – یزید بگوید –معاویه بگوید همه افرادبگویند دراینمورد قوانین تواتر لحاظ نمیشود به هیج وجه فردی یک فرعی را بیان کند ولومیلیونها ازافراد به ان عمل کنند دلیلی بر تواتران نخواهد بود-ادامه دارد